جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳ - 28th June 2024

انحراف جنسی

فقط افراد بالاي 18 سال مطالعه نمايند

واژه انحراف جنسي (پارافيليا) از دو واژه يوناني به معني (در كنار ) و (عشق ) آمده است بر طبق چاپ چهارم كتابچه تشخيصي وآماري اختلالات رواني(Dsmiv) نا بهنجاري هاي جنسي (پارافيليها ) خيالپردازي هاي غير معمول اميال شديد و يا رفتارهاي جنسي هستند كه معمولا حالت تكراري داشته و از لحاظ جنسي بر انگيزنده اند اين فعاليت ها عموما معطوف به تحقير خويشتن يا شريك جنسي است و يا روي كودكان يا افراد غير موافق يا اشيا غير انساني متمركز است اين اميال و رفتارها بايد حداقل 6 ماه طول كشيده و از لحاظ باليني سبب ناراحتي چشمگيري فردي اختلال عملكرد اجتماعي شغلي و يا ساير زمينه هاي كاركردي مهم شود انحراف جنسي ممكن است شامل اعمال خلاف قانون شود جرايم جنسي جنايي نيز به اين طبقه از اختلالات تعلق دارند خيالپردازي هاي جنسي خاص و اميال جنسي شديد و انجام انحرافات جنسي معمولا (تكرار شونده ) بوده و براي افرادي كه درگير آن هستند (ناراحت كننده ) است يك خيال ويژه با اجزاء خود آگاه و نا خود آگاه آن علامت مشخصه انحرافات جنسي است و پديده هاي ارگاسم و انگيختگي جنسي جزء فرعي آن ها محسوب مي شود تا ثير خيالپردازيها و نمود آن ها در رفتار شخص از حيطه جنسي فراتر مي رود و زندگي شخص را در بر مي گيرد كاركرد عمده رفتار جنسي در انسان كمك به برقراري پيوند ابراز و تقويت عشق بين دو نفر و توليد مثل است انحرافات جنسي رفتارهاي انحرافي هستند كه افراد آن ها را پنهان نگاه مي دارند و ممكن است اعمال انها ديگران را كنار بگذارد و يا به آنها آسيب برساند و با لاخره احتمال برقراري پيوند بين دو انسان را از بين ببرد انگيختگي انحراف جنسي ممكن است گذرا باشد و در كساني كه فقط در دوره هاي استرس يا تعارض هستند ظاهر مي شود ولي اغلب اين رفتارها مشكلاتي هستند كه در سراسر عمر وجود داشته و همراه با تصورات منحرف جنسي است كه پيش از بلوغ يا همزمان با ان شروع مي شود

 

طبقه بندي

Dsmiv طبقات عمده انحراف جنسي در Dsmiv عبارتند از نمايشگري- يادگار خواهي - مالش - آزار خواهي جنسي - آزارگري جنسي - تماشاگري جنسي - يادگارخواهي همراه با مبدل پوشي - و يك طبقه مجزا براي ساير انحرافات جنسي كه به گونه اي ديگر مشخص نشده اند (مانند حيوان خواهي ) يك فرد ممكن است انحرافات جنسي متعدد داشته باشد icd-10 در دهمين تجديد نظر طبقه بندي آماري و بين المللي بيماري ها و مشكلات بهداشتي وابسته (Icd-10) انحرافات جنسي به صورت اختلالات رجحان جنسي تعريف شده است در (Icd-10) شش اختلال احتصاصي در اين زمينه آورده شده است كه عبارتند از : يادگارخواهي -يادگارخواهي همراه مبدل پوشي- نمايشگري - تماشاگري جنسي - بچه خواهي و آزارگري - آزارخواهي (سادومازوخيسم ) علاوه براين Icd-10 سه طبقه باقيمانده نيز دارد

G1) فرد به طور مكرر دچار اميال يا تخيلات جنسي مربوط به فعاليت ها يا اشيا غير عادي مي شود

G2) فرد بر اساس اين اميال غير عادي عمل مي كند يا بر اثر ان ها به ميزان زيادي دچار ناراحتي مي شود

G3) رجحان غير عادي فرد حداقل 6 ماه دوام يافته است

 

يادگارخواهي

الف) ملاك هاي كلي اختلال رجحان جنسي بايد موجود باشد

ب) يادگاري (شي غير زنده ) مهمترين منبع تحريك جنسي محسوب مي شود يا براي ارضا جنسي ضروري است

 

يادگاري خواهي همراه با مبدل پوشي

الف) ملاك هاي كلي اختلالات رجحان جنسي بايد موجود باشد

ب) فرد لباس هاي جنس مخالف را مي پوشد تا ظاهر جنس مخالف را پيدا كند و احساس كند متعلق به ان جنس است

ج) مبدل پوشي ارتباط نزديكي با انگيختگي جنسي دارد وقتي اركاسم روي دهد و انگيختگي جنسي فروكش كند فرد تمايلي قوي براي تعويض لباس هاي نامتناسبش پيدا مي كند

 

عورت نمايي

الف ) ملاك هاي كلي اختلالات رجحان جنسي بايد موجود باشد

ب) فرد تمايلي مداوم يا راجعه دارد كه دستگاه تناسلي اش را به طور غير منتظره به افراد غريبه (معمولا جنس مخالف ) نشان دهد كه اين عمل تقريبا هميشه همراه با انگيختگي جنسي و استمنا است

ج)‌هيچ گونه قصد يا دعوتي براي رابطه جنسي با شاهد يا شاهدين در كار نيست

 

تماشاگري جنسي

الف ) ملاك هاي كلي اختلالات رجحان جنسي بايد موجود باشد

ب) فرد تمايلي مداوم يا مكرر براي تماشاي رابطه جنسي ذيگران يا اعمال خصوصي مانند در آوردن لباس دارد كه همراه با تحريك جنسي و خودارضائي است

ج) فرد تمايلي به فاش كردن حضور خود ندارد

د) فرد قصد رابطه جنسي با مشاهده شوندگان را ندارد

 

بچه خواهي (بچه بازي )

الف ) ملاك هاي كلي اختلالات رجحان جنسي بايد موجود باشد

ب) فرد گرايش مداوم يا غالب براي رابطه جنسي با كودكان زير سن بلوغ دارد

ج) بيمار حداقل 16 سال سن داشته و 5 سال بزرگتر از كودكان قرباني است

 

آزارگري - آزارخواهي

الف) ملاك هاي كلي اختلالات رجحان جنسي بايد موجود باشد

ب)  فرد تمايل دارد كه در جريان رابطه جنسي حداقل يكي از موارد زير را ايجاد يا دريافت كند

1- درد

2- تحقير

3- به بند كشيدن

ج) فعاليت آزارگري - آزارخواهي مهمتريت منبع تحريك جنسي است و يا براي اقناع جنسي ضروري است

 

اختلالات متعدد رجحان جنسي

احتمال وجود چند رجحان ناهنجاري جنسي در يك فرد بيشتر از حدي است كه تصادفي به نظر آيد براي اهداف پژوهش انواع متخلف رجحان و اهميت سني ان ها براي فرد بايد ثبت شود شايع ترين اختلالاتي كه با هم ديده مي شوند عبارتند از : يادگار خواهي - مبدل پوشي و آزارگري - آزارخواهي

 

ساير اختلالات رجحان جنسي

انواع ديگري از الگوهاي رجحان و فعاليت جنسي ممكن است روي دهد كه نسبتا نا شايع اند اين اختلالات عبارتند از : هرزه درايي تلفني - مالش ديگران به منظور تحريك جنسي در مكان ها شلوغ عمومي (مالش ) رابطه جنسي با حيوانات استفاده از اختناق يا انوكسي براي تقويت تحريك جنسي و گرايش به شركا جنسي دچار برخي ناهنجار هاي اناتوميك خاص نظير قطع عضو اعمال شهوي به حدي متنوعند و بسياري از ان ها به حدي نادر و عجيب و غريبند كه نمي توان براي هر كدام از ان ها اصطلاح خاصي به كار برد بلع ادرار ماليدن مدفوع سوراخ كردن پوست حشفه يا نوك پستان ها ممكن است جزئي از رفتارهاي آزارخواهي - ازارگري باشد آئين هاي مختلف خودارضائي شايع است ولي روش هاي شديدتري مانند دخول اشا داخل ركتوم يا پيشابراه آلتي يا خفگي نسبي خود در هنگام روابط جنسي عادي ناهنجاري محسوب مي شود مرده خواهي نيز بايد در اين قسمت كد بندي شود

 

اختلالات رجحان جنسي نامتمايز

همه گيري شناسي

انحرافات جنسي درصد كوچكي از جمعيت را مبتلا مي سازد ولي ماهيت تكراري و مصرانه اين اختلالات موجب شيوع قابل توجه ارتكاب چنين اعمالي مي شود بنا براين بخش قابل ملاحظه اي از جمعيت قرباني مبتلايان به انحراف جنسي مي شوند در بين موراد شناخته شده از نظر قانوني بچه خواهي در بين ساير انحرافاها شايع تر است 10 تا 20% همه كودكان تا سن 18 سالگي قرباني سو استفاده جنسي مي شوند چون در اين نوع انحراف كودكان مورد هدف واقع مي شوند موضوع جديتر گرفته مي شود و در مقايسه با ساير انحرافات كوشش بيشتري براي رديابي متهم به عمل مي آيد مبتلايان به عورت نمايي كه در ملا عام الت تناسلي خود را به كودكان نشان مي دهند نيز اغلب دستگير مي شوند مبتلايان به تماشاگري جنسي نيز ممكن است دستگير شوند اما خطر آنها چندان زياد نيست 20% زنان در معرض اعمال عورت نمايي و تماشاگري واقعي مي شوند شيوع آزارگري جنسي و خود ازاري جنسي در بر اوردها كمتر از حد واقعي تخمين زده شده است آزارگري جنسي معمولادر موارد تاثر بر انگيز تجاوز به عنف وحشيگري و قتل هاي شهواني مورد توجه واقع مي شوند انحراف هاي دفعي يا ترشحي به ندرت گزارش مي شوند مانند هر فعاليتي كه معمولا بين دو نفر بالغ با توافق خودشان و با بين فواحش و مشتر ها انجام مي شود افراد دچار مبدل پوشي معمولا از لحاظ قانون مشكلي پيدا نمي كنند مردان مبتلابه يا دگار خواهي همراه مبدل پوشي وقتي آشكارا لباس زنانه بر تن كنند به طور اتفاقي ممكن است به جرم برهم زدن نظم عمومي دستگير شوند ولي دستگيري در اختلال هويت جنسي شايع تر است حيوان خواهي به صورت يك انحراف واقعي پديده اي نادر است همان طور كه معمولا توصيف مي شود انحرافات جنسي به طور عمده بيماري مردها است يادگار خواهي تقريبا هميشه در مرد ها ديده مي شود در بيش از 50% منحرفين جنسي اختلال پيش از سن 18 شروع شده است بيماران مبتلا به انحراف جنسي اغلب به طور همزمان يا در زمان هاي مختلف به سه تا پنج نوع انحراف مبتلا هستند اين امر خصوصا در عورت نمايي يادگار خواهي ازار خواهي جنسي آزار گري جنسي يلدگار خواهي مبدل پوشي تماشاگري جنسي و حيوان خواهي صادق است (جدول 2-10 ) رفتارهاي انحرافي بين 15 تا 25 سالگي به اوج رسيده و پس از ان فرو مي نشيند در مردهاي بالاي 50 سال وقوع انحرافات جنسي جنايي نادر است و اگر هم بروز كند در تنهايي و انزوا يا با يك شريك جنسي موافق انجام مي گيرد

 

عوامل رواني اجتماعي

در مدل روانكاوي كلاسيك منحرفين جنسي كساني هستند كه نتوانسته اند فرايند رشد طبيعي به سمت سازگاري با جنس مخالف را تكميل كنند ولي برخي رويكردهاي روانكاوي جديد اين مدل را تعديل كرده اند وجه افتراق فرد منحرف جنسي از ديگران روشي است كه اين فرد (معمولا مردان ) براي مدارا با اضطراب ناشي از تهديد اختگي از سوي پدر و جدايي از مادر انتخاب مي كند با وجود تظاهرات عجيب و غريب ان رفتار فرد منحرف دريچه اي براي سائق هاي پرخاشگري و جنسي فراهم مي كند كه در غير اين صورت به سوي رفتار جنسي متناسب هدايت مي شد حل نشدن بحران اوديپي با همانند سازي با پدر پرخاشگر (براي پسران ) يا مادر پرخاشگر (براي دختران ) به همانند سازي نامناسب با والد جنس مخالف يا انتخاب نا متناسب يك موضوع براي نيروگذاري رواني ليبيدو منجر خواهد شد بر طبق نظريه روانكاوي كلاسيك مبدل پوشي و يادگار خواهي همراه مبدل پوشي همه اختلال محسوب ميشوند چون نشان دهنده همانند سازي با والد جنس مخالف هستند تا والد هم جنس مثلا مردي كه لباس زنانه مي پوشد در واقع با مادر خود همانند سازي مي كند نمايشگري و تماشاگري جنسي ممكن است كوششي براي تسكين اضطراب اختگي باشد در يادگار خواهي شخص براي اجتناب از اضطراب تكانه هاي زيست مايه را به اشيا نا متناسب انتقال مي دهد يادگار خواه كنش با وابسته كردن زيست مايه به يك موضوع التي يا همانند كفش كه نماد الت زنان است به طور نا خود اگاه به انكار اين موضوع مي پردازد كه زنان الت خود را در نتيجه اخته شدن از دست داده اند مبتلايان به بچه خواهي و آزارگري جنسي براي جبران احساس درماندگي و ناتواني در خلال بحران اوديپي نياز به تسلط و كنترل بر قرباني خود دارند برخي نظريه پردازان معتقدند كه انتخاب بچه به عنوان شي محبوب ناشي از خودشيفتگي است آزارخواهان جنسي با تظاهر به اين كه نسبت به آسيب مقاومند بر ترس خود از آسيب ديدن و احساس درماندگي فائق مي آيند نظريه ديگري در اين زمينه وجود دارد كه معتقد است شخص آزار خواه پر خواهش گري ذاتي همه انحرافات جنسي را متوجه خود مي سازد هر چند در نظريات تازه تر روانكاوي بر مكانيسم هاي دفاعي بيشتر از ضربه هاي اوديپي تاكيد مي شود و لي درمان روانكاوي منحرفين حنسي همچنان مطابق نظريه زيگموند فرويد انجام مي گيرد نظريات ديگر پيدايش انحرافات جنسي را به تجارب اوليه اي نسبت مي دهند كه كودك را نسبت به انجام اعمال انحرافي ترغيب يا شرايطي مي سازند نخستين تجربه جنسي مشترك ممكن است از اين لحاظ اهميت داشته باشد سو استفاده جنسي از كودك او را به ادامه آن در بزرگسالي يا بر عكس اقدام به سو استفاده از ديگران وادارد همچنين كودك ممكن است سو رفتارهاي غير جنسي نظير ضربه زدن به باسن تنقيه و نحقير كلامي را جنسي تلقي كند و همين تجربيات اوليه پايه اي براي انحراف جنسي شود چنين تجرباتي ممكن است سبب پيدايش كودك شهواني شود شروع اعمال انحرافي ممكن است ناشي از سرمشق گيري از رفتار افرادي كه به چنين اعمالي دست زده اند يا تقليد رفتارهاي جنسي كه در وسايل ارتباط جمعي منعكس مي شود و يا ياداوري رويدادهاي داراي بار هيجاني از گذشته خود شخص نظير آزارهاي جنسي باشد بنابر نظريه يادگيري چون تصور علايق انحرافي در سنين پايين شروع مي شود و چون تخيلات و افكار شخصي با كسي در ميان گذاشته نمي شود (كه مي تواند اين افكار و علايق را وقفه داده يا تضعيف كند ) استفادو و سو استفاده از خيالات و اميال انحرافي بدون وقفه و مهار تا بزرگسالي ادامه مي يابد در همين دوره است كه شخص در مي يابد كه چنين علايم و اميال انحرافي با موازين اخلاقي اجتماعي ناسازگار است متاسفانه در چنين زماني كاربرد مكرر چنين تخيلاتي به صورت ريشه دار در آمده و افكار و رفتار هاي جنسي با تخيلات انحرافي يا شرطي مربوط شده است

 

عوامل زيستي

در تعدادي از مطالعات يافته هاي عضوي غير طبيعي در افراد مبتلا به انحرافات جنسي ديده شده است در هيچ يك از اين مطالعات از نمونه هاي تصادفي چنين افرادي استفاده نشده است و در عوض روي بيماران منحرفي تحقيق شده كه به مراكز بزرگ پزشكي ارجاع شده اند در بين بيماراني كه داراي يافته هاي عضوي مثبت بوده اند 74% اختلال هوروموني 27% علايم عصبي خفيف يا شديد 24 % ناهنجاري هاي كروموزومي 9% تشنج 9% نارساخواني 4% الكتروآنسفالو گرافي غير طبيعي بدون تشنج 4 % اختلالات رواني و 4 % عقب ماندگي ذهني داشته اند اما سئوال عمده اين است كه آيا اين ناهنجاري ها سبب علايق انحرافي شده اند يا يافته هاي تصادفي هستند كه هيچ ارتباطي با انحرافات جنسي ندارند آزمون هاي رواني فيزيولوژيك براي اندازه گيري حجم الت مردانه در پاسخ به محرك هاي انحرافي و غير انحرافي طرح ريزي شده است ممكن است اين روش ها در تشخيص و در مان مفيد باشند ولي اعتبار تشخيصي ان ها مورد ترديد است زيرا برخي از مردها قادرند نعوظي خود را مهار كنند

 

تشخيص و خصوصيات باليني

در Dsm-Iv ملاك هاي تشخيص انحراف جنسي عبارتند از: وجود خيالات ويژه و تشخيص گذار و احساس نياز شديد براي اقدام روي خيالات مزبور يا تاثير آن ها در رفتار فرد خيال مذبور كه ممكن است موجب ناراحتي بيمار شود شامل مطالب جنسي غير عادي است كه نسبتا با ثابت است و تغييرات ان جزئي است انگيختگي وارگاسم بستگي به پرداخت ذهني يا نمايش رفتاري تخيل بيمار دارد فعاليت جنسي طبق آيين ها يا قالب هاي خاصي انجام مي شود و اشيا بي ارزش موهن يا غير انساني را به كار مي گيرد

 

عورت نمايي يا نمايشگري

عبارت است از ميل شديد عودكننده براي نمايش آلت تناسلي به يك فرد غريبه يا شخص غير منتظر (جدول 3-10 ) تحريك جنسي با پيش بيني نمايشگري پيدا شده و ارگاسم يا خودارضائي در ضمن عمل يا پس از ان انجام مي گيرد تقريبا در 100% موارد نمايشگر مردي است كه آلت خود را به جنس مخالف نشان مي دهد عوامل سايكوديناميك نمايشگري اظهار مردانگي از طريق نشان دادن آلت تناسلي و مشاهده واكنش قربانيان - نظير ترس تعجب يا تنفر - است در چنين موقعيتي مرد نمايشگر به طور ناخود اگاه احساس اختگي و ناتواني جنسي ميكند همسران اين مردها غالبا جانشين مادري ميشوند كه بيمار ضمن دوران كودكي وابستگي شديدي به او داشته است در ساير انحراف هاي مربوط نيز موضوع اصلي از نشان دادن و نگاه كردن مايه ميگيرد

 

يادگاري خواهي

در يادگارخواهي كانون ميل جنسي معطوف به اشايي نظير كفش دستكش شورت كرست جوراب شلوري و جوراب است كه ارتباط نزديكي با بدن ادمي دارند (جدول 4-10) يادگار خاص مربوط به شخصي است كه در دوران كودكي با فرد بيمار ارتباط نزديك داشته است و كيفيتي دارد كه شخصي مورد علاقه مورد نياز يا حتي آسيب رسان تداعي ميكند معمولا اختلال در دوره نوجواني شروع مي شود هر چند يادگار ممكن است در دوران كودكي تثبيت شود اين اختلال پس از استقرار معمولا به صورت مزمن در مي ايد فعاليت جنسي ممكن است مستقيما معطوف به خود يادگار باشد (مثل خودارضائي با كفش يا داخل ان ) و يا ممكن است يادگار در رابطه جنسي به كار گرفته شود (مثلا تقاضا از شريك جنسي براي پوشيدن كفش پاشنه بلند ) اين اختلال تقريبا منحصرا در مردها ديده مي شود فرويد معتقد بود كه يادگار در افرادي كه ترس ناخود اگاه از اختگي دارند به عنوان نماد الت عمل ميكند نظريه پردازان يادگيري معتقدند كه يادگار با تحريك جنسي در سنسن پايين ارتباط دارد

 

مالش

مالش به ماليدن الت تناسلي مردانه به سرين يا بدن يك زن از روي لباس كامل به منظور كسب ارگاسم اطلاق مي شود (جدول 5-10) گاهي نيز فرد براي مالش يك قرباني از دست هايش استفاده ميكند اين عمل معمولا در مكان هاي پر ازدحام به خصوص در متروها و داخل اتوبوس ها انجام مي شود افراد مبتلا به اين اختلال بينهايت منفعل و منزوي هستند و مالش معمولا تنها منبه ارضا جنسي انها است ابراز پرخاشگري در اين نوع انحراف جنسي به راحتي مشخص است

 

بچه خواهي

بچه خواهي عبارت است از ميل شديد جنسي عودكننده يا تحريك جنسي نسبت به كودكان 13 ساله به پايين در طول يك دوره حداقل 6 ماهه اين بيماران حداقل 16 سال سن دارند و دست كم 5 سال از قربانيان بزرگترند (جدول 6-10) اگر فرد مرتكب در ائاخر نوجواني رابطه جنسي مستمري با يك كودك 12 يا 13 ساله داشته باشد اين تشخيص مطرح نمي شود اكثرموارد سو استفاده جنسي از كودكان به دستمالي الت تناسلي يا رابطه جنسي دهاني مربوط مي شود رابطه جنسي واژينال يا مقعدي با كودكان شايع نيست مگر در موارد زنا با محارم هرچند اكثر كودكان قرباني كه مورد توجه عمومي قرارمي گيرند دختر هستند اين يافته ظاهرا مربوط به فرايند ارجاع است مرتكبين گزارش مي كنند كه اثر قربانيان لمسي ان ها (60%) پسر هستند اين رقم با رقم مربوط قربانيان غير تماسي كودكان نظير ديد زدن از پنجره به عورت نمايي تفاوت چشمگيري دارد 99% چنين مواردي شامل دختر بچه ها مي گردد 95 % افراد بچه باز غير همچنسگرا هستند و نيمي از انها به هنگام ارتكاب جرم الكل زيادي مصرف كرده اند تعداد چشمگيري از افرادبچه باز به طور همزمان يا قبلا به عورت نمايي تماشاگري يا تجاوز به عنف دست زده اند زنان با محارم با بچه بازي ارتباط نزديكي دارد چرا كه در ان يك بچه نا بالغ به عنوان شي محبوب انتخاب مي شود جنبه اشكار يا پنهاني از زورگويي و فشار وجود دارد و ندرتا در آن رابطه جنسي بالغ - كودك ارجحيت مي يابد

 

آزار خواهي جنسي

ازار خواهي يا مازوخيسم نام خود را از فعاليت هاي لئو پولد فون ساخر - مازوخ رمان نويس اتريشي قرن نوزدهم گرفته است كه شخصيت هاي داستانهايش از اين كه زنان با آنها بد رفتاري كنند و بر ان ها تسلط يابند لذت جنسي مي برند بر طبق Dsm-Iv مبتلايان به آزار خواهي جنسي اشتغال ذهني تكراري با اميال جنسي و تخيلات مربوط به تحقير شدن كتك خوردن به بند كشيده شدن و هر نو رنجي در اين زمينه دارند (جدول 7-10) اعمال ازار خواهي جنسي در مردان شايع تر از زنان است فرويد معتقد بود آزار خواهي ناشي از برگشت تخيلات تخريبي به طرف خود است در برخي موارد فرد فقط وقتي مي تواند احساس جنسي را تجربه كند كه در پي ان تنبيهي در كار باشد افراد دچار ازار خواهي جنسي ممكن است در دوران كودكي تجاربي داشته اند كه آنها را متقاعد كرده است كه درد كشيدن پيش شرط لذت جنسي است حدود 30 % مبتلابه ازار خواهي جنسي تخيلات آزارگرايانه نيز دارند آزار خوا هي اخلاقي عبارت است از احساس نياز به رنج كشيدن كه همراه تخيلات جنسي نيست

 

آزارگري جنسي

ملاك هاي تشخيصي Dsm-Iv براي ازارگري جنسدر جدول (8-10) ذكر شده است شروع اختلال معمولا پيش از 18 سالگي است و اكثر مبتلايان مرد هستند طبق نظريه روانكاوي ازارگري (ساديسم ) دفاعي بر عليه ترس از اختگي است افراد دچار ازارگري جنسي با ديگران همان كاري رامي كنند كه مي ترسند بر سرشان بيايد و از ابراز غرايز پرخاشگرانه خود لذت جنسي ميبرند نام اين اختلال از نام ماركي دوساد مولف و افسر نظامي قرن هيجدهم فرانسه بر گرفته شده است اين شخص بارها به دليل اعمال خشن جنسي بر عليه زنان به زندان افتاد آزارگري جنسي با تجاوز به عنف ارتباط دارد هر چند تجاوز به عنف نوعي ابراز قدرت تلقي مي شود و اين طرز تلقي مناسب تري براي ان است ولي برخي ازارگراني كه اقدام به تجاوز به عنف مي كنند پس از رابطه جنسي با قربانيان ان ها را به قتل مي رسانند كه اين پديده اصطلاحا قتل هاي شهواني نام گرفته است در بسياري از موارد اين افراد اختلال اسكيزوفرني زمينه اي نهفته دارند جان ماني معتقد  است كه قاتلين شهواني اختلال هويت تجزيه اي دارند و شايد سابقه اي از ضربه به سر نيز داشته باشند او پنج عامل را در آزارگري جنسي موثر مي داند زمينه ارثي اختلال هورموني روابط بيمارگونه سابقه سو رفتار جنسي و و جود ساير اختلالات رواني

 

تماشاگري جنسي

تماشگري جنسي كه اسكوپوفيليا نيز ناميده مي شود عبارت است از اشتغال ذهني مكرر با تخيلات و اعمال مربوط به ديد زدن افراد برهنه يا كساني كه در حال تعويض لباس يا فعاليت جنسي هستند (جدول 9-10) در ضمن عمل ديد زدن يا پس از ان خودارضائي تا ارگاسم روي مي دهد نخستين عمل تماشاگري جنسي معمولادر زمان كودكي روي ميدهد و در مردها شايع تر است اين افراد معمولا به جرم ولگردي دستگير مي شوند

 

يادگارخواهي همراه با مبدل پوشي

يادگار خواهي همرا ه مبدل پوشي عبارت است از تخيلات يا اميال جنسي براي پوشيدن لباس جنس مخالف به عنوان وسيله اي براي انگيختگي كه همراه خودارضائي يا آميزش انجام ميگيرد (جدول 10-10 ) اين اختلال به طور مشخص در دوران كودكي يا اوايل نوجواني اغاز مي شود   با گذشت چند سال برخي مردان مبتلا به اين اختلال تمايل پيدا مي كنند كه همواره مثل زنان لباس مي پوشند و مانند ان ها زندگي كنند زنان هم ممكن است بخواهند نحوه لباس پوشيدن و سبب زندگي مردانه را انتخاب كنند ولي اين پديده نادرتر از پديده قبلي است در Dsm-Iv اين افراد مبتلا به اختلال يادگارخواهي همراه مبدل پوشي و ملال جنسيتي طبقه بندي شده اند معمولا بيمار بيش از يك تكه از لباس هاي جنس مخالف را به تن ميكند اغلب تمام البسه جنس مقابل مورد استفاده قرار ميگيرد وقتي مردان مبتلا به اين اختلال لبا س هاي زنانه مي پوشند ممكن است زنانگي چشمگيري پيداكنند هر چند معمولا اين حالت به حد مبدل پوشي نمي رسد بدون لباس زنانه اين مردها ممكن است از نظر ظاهر و شغل بيش از حد مبدل پوشي نمي رسد بدون لباس زنانه اين مردها ممكن است از نظر ظاهر و شغل بيش از حد مردانه به نظر برسند مبدل پوش ها در طيفي قرار دارند كه در يك قطب آن فرد در خلوت و با احساس گناه و افسردگي مبدل پوشي ميكند و قطب ديگر رفتار مزبور براي ايگو مطلوب و فرد عضوي اغز جامعه مبدل پوش ها است سندرم آشكار باليني يادگار خواهي همراه با مبدل پوشي ممكن است در دوره نهفتگي رشد شروع شود ولي اغلب دردوره بلوغ يا اوايل بزرگسالي آغاز مي گردد پوشيدن آشكار لباس زنان ممكن است تا كسب استقلال نسبي از والدين و گسستن از خانواده مشاهده نشود

 

انحرافات جنسي كه به گونه ديگر مشخص نشده است

طبقه بندي انحراف جنسي nos شامل انحرافاتي است كه واجد ملاك هاي هريك از طبقاتي كه قبلا ذكر شد نيستند

 

هرزه درايي تلفني و كامپيوتري ا

هرزه در آيي تلفني عبارت است از ابراز كلمات و قيحانه پشت تلفني وقتي طرف مكالمه گوش مي دهد بيمار كه معمولا يك مرد است اشتغال هاي ذهني خود را بيان ميكند و مخا طب را وا مي دارد در مورد فعاليت جنسيتي صحبت كند مكالمه با خودارضائي همراه است كه اغلب پس از قطع مكالمه كامل مي شود برخي از افراد از شبكه هاي كامپيوتري مرتبط و اينترنت نيز استفاده ميكنند تا پيام هاي وقيح را با پست الكترونيك ارسال كنند به علاوه برخي نيز از شبكه هاي كامپيوتري براي ارسال پيام هاي جنسي اشكار و تصاوير ويديويي استفاده ميكنند اين كارها گاهي به صورتي وسواس گونه انجام ميشود از انجا كه استفاده كنندگان از اين شبكه ها ناشناس ميمانند و از اسامي مستعار استفاده ميكنند اين خطوط جنسي كامپيوتري به برخي افراد امكان ميدهد كه نقش جنس مخالف را بازي كنند كه نمايانگر روشي جايگزين براي ابراز تخيلات مبدل پوشي يا نارضايتي جنسيتي است خطر اين روابط جنسي كامپيوتري داخل خط اين است كه افراد بچه باز اغلب از اين طريق كودكان و نوجوانان را به دام انداخته و ان ها را ملاقات نموده و مورد سو استفاده جنسي قرار مي دهند بسياري از اين تما س هاي داخل خط بعدا به روابط جنسي خارج از خط منجر مي شود با اينكه برخي افراد گزارش كرده اند كه برخوردهاي خارج از خط به روابط معنادار ي تبديل شده اند ولي اكثرا اين ملاقات ها مملو از ياس و سرخوردگي است زيرا دو طرف در مورد يكديگر خيالپردازي هايي دارند و و قتي با هم ملاقات ميكنند قادر نيستند توقعات ناخود اگاه طرف مقابل را براورده سازند در برخي موارد نيز كه افراد بالغ با هم ملاقات ميكنند تجاوز يا قتل ممكن است روي دهد

 

مرده خواهي

مرده خواهي نوعي وسواس فكري در مورد ارضا جنسي از جسد است بيشتر افراد مبتلابه اين اختلال اجساد را از قبرستان پيدا ميكنند ولي برخي از انها سابقه دزدي جسد را دارند و برخي نيز براي ارضا ميل جنسي خود اقدام به قتل مي كنند در موارد معدودي كه مورد مطالعه قرار گرفته اند افراد مرده خواه معتقد بودند كه بزرگترين تحقير را بر قرباني بي جان روا داشته اند ريچارد فون كراف ابينگ معتقد است كه در تمام موارد مرده خواهي تشخيص سايكوز قابل تاييد است

 

عضو خواهي

در عضو خواهي بيمار فعاليت جنسيتش را بر يك قسمت از بدن متمركز ميكند و همه قسمت هاي ديگر را ناديده ميگيرد تماس هاي دهاني - تناسلي نظير فرج ليسي 0تماس دهاني با الت تناسلي زن ) الت ليسي (تماس دهاني با الت مرد ) ومقعد ليسي (تماس دهاني با مقعد )فعاليت هايي است كه به طور طبيعي با پيش نوازي در ارتباطند فرويد متوجه شده بود كه سطوح مخاطي بدن شهوت زا هستند و قادرند احساسات لذت بخش به وجود بياورند ولي وقتي شخص از اين فعاليت ها به عنوان تنها منبع ارضا جنسي استفاده كند و قادر به نزديكي نباشد يا از آن اجتناب كند مبتلا به انحراف جنسي است اين اختلال دهانگرايي نيز ناميده شده است

 

حيوان خواهي

در حيوان خواهي حيوانات در خيالات انگيزنده و فعاليت هاي جنسي از جمله آميزش جنسي خود ارضائي و تماس دهاني - تناسلي با رغبت مورد استفاده قرار ميگيرند و ممكن است براي اين منظور تربيت شده باشند حيوان خواهي به عنوان يك انحراف متشكل نادر است براي بسياري از مردم حيوانات تنها منبع عمده براي برقراري ارتباط هستند بنا براين جاي تعجب نيست كه اگر از انواع زيادي از حيوانات اهلي استفاده جنسي يا شهواني به عمل آيد رابطه جنسي با حيوانات گاهي ممكن است مربوط به عدم دسترسي به رابطه جنسي طبيعي باشد و اين امر به خصوص در مناطق از جهان صادق است كه اعتقادات خشكي در مورد ممنوعيت رابطه جنسي پيش از ازدواج وجود دارد ولي از انجا كه در چنين موقعيت هايي خود ارضائي امكان پذير است تمايل به رابطه جنسي با حيوانات نوعي حيوان خواهي فرصت طلبانه است

 

مدفوع خواهي وتنقيه خواهي

در مدفوع خواهي شخص از مدفوع كردن روي شريك جنسي يا بالعكس و يا خوردن مدفوع (مدفوع خواري ) لذت جنسي مي برد يك نوع از اين اختلال بد دهني نام دارد كه در آن شخص به صورتي وسواسي كلمات و قيحانه اي بر زبان مي آورد اين انحرافات جنسي مربوط به تثبيت در مرحله مقعدي رشد رواني - جنسي است تنقيه خواهي كاربرد تنقيه به عنوان بخشي از تحريك جنسي است و اين اختلال هم مربوط به تثبيت در مرحله مقعدي است

 

ادرار خواهي

ادرار خواهي نوعي شهوت گرايي پيشابراهي است كه شخص از ادرار كردن روي شريك جنسي و يا بالعكس لذت جنسي ميبرد هم در مردان و هم در زنان اين اختلال ممكن است همراه با روش هاي خود ارضائي باشد كه در ان ها براي تحريك جنسي اجسام خارجي وارد پيشابراه ميگردد

 

هايپوكسي فيليا

هايپوكسي فيليا عبارت است از تمايل فرد براي رسيدن به يك حالت تغيير هوشياري ناشي از هايپوكسي در حين ارگاسم شخص ممكن است براي ايجاد هايپوكسي از داروهايي نيتريت فرار يا اكسيد ازت استفاده كند خود انگيزي همراه با خفگي نيز با حالات هايپوكسيك ارتباط دارد ولي اين حالات بايد جزو آزار خواهي جنسي طبقه بندي شود

 

تشخيص افتراقي

درمانگر بايد انحراف جنسي را از مواردي كه به خاطر كسب تجربه و تازگي انجام مي شود و حالت راجعه و يا وسواسي ندارد افتراق دهد فعاليت انحرافي بيشتر در دوره نوجواني ديده مي شود برخي انحرافات جنسي (به خصوص انواع عجيب غريب ان ) همراه با ساير اختلالات رواني نظير اسكيزوفرني هستند بيمارهاي مغزي نيز ممكن است سبب آزادسازي انحرافي گردد

 

سيرپيش آگاهي

مواردي از انحرافات جنسي كه همراه با پيش آگهي بد است عبارت است از : شروع زودرس دفعات بالاي اعمال انحرافي نداشتن احساس گناه يا شرم در مورد اعمال مزبور و سو مصرف موارد وقتي بيماران علاوه بر انحراف جنسي سابقه آميزش جنسي نيز داشته باشند انگيزه تغيير را دارند و و قتي خودشان براي دومان مراجعه كنند (نه اين كه از سوي موسسات قانوني ارجاع شوند ) سير و پيش آگهي خوب است

 

درمان

شايع ترين رويكرد درماني انحرافات جنسي روان درماني بينش گرا است در اين نوع درمان بيماران فرصت مييابند پوياييهاي خود و حوادث پديد آورنده انحراف جنسي خود را درك كنند و به خصوص از حوادث روز مره اي آگاه شوند كه سبب مي شود آن ها روي تكانه هاي خود عمل نمايند (نظر طرد شدن واقعي يا خيالي ) روان درماني همچنين به بيمارامكان مي دهد عزت نفس خود را بازيابد مهارت هاي بين فردي اش را بهبود بخشد و روش هاي قابل قبولي براي ارضا جنسي پيدا كند گروه درماني نيز مفيد است درمان جنسي درمان جنبي مناسبي براي بيماراني است كه از اختلالات عملكرد جنسي اختصاصي رنج مي برند و ميكوشند با شريكان جنسي خود رابطه جنسي غير انحرافي داشته باشند رفتار درماني براي قطع الگوهاي انحرافي آموخته شده به كار مي رود وقتي تكانه ها با محرك هاي مضر نظير شوك هاي الكتريكي و بوهاي نامطبوع همراه شود تكانه ها تخفيف مييابد بيماران ميتوانند اين محرك هاي مضر را خود به كار گيرند و هر زمان كه احساس ميكنند روي تكانه خود عمل خواهند كرد از آن ها استفاده كنند اگر انحراف جنسي همراه با اسكيزوفرني يا اختلالات افسردگي باشد درمان دارويي شامل داروهاي ضد افسردگي و ضد جنون ضرورت پيدا ميكند داروهاي آنتي آندروژن نظير سيپروترون استات در اروپا و مدركسي پروژسترون استات در امريكا به طور تجربي در انحرافات فزون خواهي جنسي مورد استفاده قرار گرفته است برخي بيماران گزارش كرده اند كه با مصرف اين داروها رفتار فزون خواهي شان كاهش يافته است مدروكسي پروژسترون استات به نظر ميرسد در مورد بيماراني مفيد باشد كه فزون خواهي جنسي انحرافي آن ها خارج از كنترل يا خطر ناك است (نظير خودارضائي مداوم و افراطي تماس جنسي در هر فرصت و در هر مكان رفتاري جنسي وسواسي و خشن عوامل سروتونرژيك نظير فلئوكسيتين (پروزاك ) در برخي موارد انحراف جنسي به طور محدود موثر بوده است

افزوده شده توسط :reza2

مشاهده شده توسط 32 نفر
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
0
0

تعداد دفعه به اشتراک گذاشته

0
0
0
0