جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳ - 28th June 2024

آلفرد هیچکاک

Image hosted by TinyPic.com

 

۱۸۹۹
آلفرد هيچكاك سلطان سينماى دلهره آور در چنين روزى در شهر لندن چشم به جهان گشود. تكنيك هاى نو و سرشار از خلاقيت او در فيلمسازى و تعليقى كه در تمام آثارش به چشم مى خورد او را به يكى از محبوب ترين و تاثيرگذارترين فيلمسازان قرن بيستم بدل كرد. هيچكاك فرزند يك خواربار فروش بود و پس از اتمام تحصيلات مقدماتى به كالج "سنت ايگناتيوس" رفت و به تحصيل در رشته مهندسى پرداخت و در همان زمان در كلاس هاى هنرى دانشگاه لندن هم حاضر مى شد. در سال ۱۹۲۰ به عنوان نويسنده و تصويرساز كارت هاى عنوان كار خود را در صنعت سينماى صامت آغاز كرد. او كه در سر آرزوى كارگردانى و فيلمسازى را مى پروراند پله هاى ترقى را به سرعت طى كرد و خيلى زود به عنوان كارگردان هنرى، نمايشنامه نويس و دستيار كارگردان دعوت به كار شود. در سال ۱۹۲۵ و تنها ۵ سال پس از اولين قدم او در يك استوديوى فيلمسازى اولين فيلم خود به نام "باغ سرخوشى" (The pleasure Garden) را كارگردانى كرد و يك سال بعد فيلم دوم خود با عنوان "مستأجر" (The Lodger) را درباره مردى كه با يك جانى خطرناك اشتباه گرفته شده بود ساخت كه آغاز سينماى پر از تعليق هيچكاك بود و بعدها به عنوان مشخصه بارز او مطرح شد. فيلم "حق السكوت" (BlackMail) كه در سال ۱۹۲۹ توليد شد اولين فيلم ناطق ساخت انگلستان بود كه با موفقيتى جهانى روبه رو شد و استفاده موثر و خيال انگيز هيچكاك از صدا در اين فيلم به ياد ماندنى است. هيچكاك با خلق تريلرهاى معروفى چون "مردى كه زياد مى دانست" در سال ،۱۹۳۴ "۳۹ پله" در سال ۱۹۳۵ و "خانم ناپديد مى شود" در سال ۱۹۳۸ به شهرت و محبوبيتى بين المللى رسيد. در سال ۱۹۳۹ او انگلستان را به قصد هاليوود وامكانات عظيم و اغواكننده اش ترك گفت و اولين فيلم آمريكايى اش را به نام "ربه كا" در سال ۱۹۴۰ كارگردانى كرد.
فيلمى درخشان با حضور "لارنس اوليوير" كه موفق شد اسكار بهترين فيلمبردارى را از آن خود كند و متعاقباً شهرت جهانى هيچكاك را استحكامى دوچندان بخشد. هيچكاك به حضور در هاليوود ادامه داد و يك رشته آثار به ياد ماندنى را در دهه ۴۰ كارگردانى كرد كه از آنها مى توان به "سوءظن" در سال ،۱۹۴۱ "سايه يك شك" در سال ۱۹۴۲ و "بدنام" در سال ۱۹۴۶ اشاره كرد. او در اين سال ها تهيه كننده فيلم هاى خودش بود و بدين واسطه قدرت و سلطه اى بى چون و چرا به آثار خود داشت. آثار درخشان او تلفيقى از علم روان شناسى و هنر سينما بود و در كنار اين دو نمى توان از خلاقيت و نوآورى هاى بى بديل او بى تفاوت گذشت. او در اين راه موفق به خلق شاهكارهاى سينمايى متعددى شد كه با بهره جستن از هنرپيشگان مطرح زن و مرد آن روزها هاليوود اعتبارى چند برابر براى خود كسب كرد. از اين دسته مى توان به "بيكانگان در قطار" ،۱۹۵۱ "حرف م را به نشانه مرگ بگير" ،۱۹۵۴ "پنجره عقبى" ،۱۹۵۴ "دستگيرى يك دزد" ،۱۹۵۴ "سرگيجه" ،۱۹۵۸ "شمال به شمال غربى" ،۱۹۵۹ "بيمار روانى" ۱۹۶۰ و "پرندگان" ۱۹۶۳ اشاره كرد. باريك بينى و دقت هيچكاك در تنظيم سير داستان در اين آثار به طرز شگفت آورى دقيق و بدون اشتباه است آنچنان كه بيننده كه در موقعيت هاى هراسناك و پروحشت قرار گرفته است هيچكاك نمى تواند پايان داستان را آنگونه كه هست پيش بينى كند. هيچكاك براى تشديد حس تعليق در آثارش از زاويه هايى نامتعارف براى فيلمبردارى استفاده مى كرد و در تدوين و موسيقى متن فيلم آنچنان استادانه عمل مى كرد كه به راحتى خلط مزاح و ترس مى كرد و بيننده را ميخكوب.او با رفتار مبادى آداب و فيزيك بدنى نامعمول و كشيده حرف زدن خنده دارش به شخصيتى نامدار و در عين حال منحصر به فرد بدل شد. در خلال دهه هاى ۵۰ و ۶۰ او دو مجموعه معمايى تلويزيونى با نام هاى "آلفرد هيچكاك تقديم مى كند" و "ساعت آلفرد هيچكاك" را توليد كرد. او در تمام آثارش به نوعى در صحنه حضور مى يافت و تماشاگران طرفداران آثارش در حين تماشاى فيلم مترصد صيد صحنه حضور او در فيلم بودند كه در هر فيلم به نوعى خاص حضور پيدا مى كرد. به رغم آنكه هيچكاك هيچ گاه موفق به دريافت جايزه اسكار كارگردانى نشد در سال ۱۹۶۷ جايزه معتبر "اروين تالبرگ" را از آكادمى "موشن پيكچر اند ساينسز" دريافت كرد. در سال ،۱۹۸۰ او به دريافت نشان شواليه از ملكه اليزابت دوم نائل آمد گو اينكه مدت ها بود كه او ترك وطن گفته بود و در آمريكا زندگى مى كرد. "آلفرد هيچكاك" در اواخر همان سال در حالى كه كارگردانى بيش از ۶۰ فيلم را در كارنامه خود داشت چشم از جهان فرو بست.

 

 

گردآورى و ترجمه: فرهاد كاوه

افزوده شده توسط :reza2

مشاهده شده توسط 16 نفر
۱۴ اسفند ۱۴۰۰
0
0

تعداد دفعه به اشتراک گذاشته

0
0
0
0