جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳ - 28th June 2024

چند روش برای تشخیص دروغگوها

اگر از شما سؤال كنند در عمرتان چقدر دروغ گفته ايد چه جوابى مى دهيد؟
بدون شك همه ما در زندگى حداقل دروغ هاى كوچكى گفته ايم تا از بعضى مخمصه ها خلاص شويم. اما همه ما نيز كسانى را مى شناسيم كه دروغ گفتن و داستان سازى بخش ثابتى از وجودشان شده و اگر دروغ نگويند انگار چيزى در زندگى شان كم مى آيد. براى اين افراد دروغ گفتن وسيله اى براى بزرگتر جلوه دادن خودشان و تحت تأثير قرار دادن ديگران است. آيا شما چنين كسانى را مى شناسيد؟ چه احساسى در مورد آنها داريد؟ آيا هيچ كدام از حرف هايشان را باور مى كنيد؟ طبيعتاً جواب شما به اين سؤال ها منفى است. همانطور كه از قديم و نديم گفته اند: مرد است و حرفش. اما در بسيارى مواقع اين افراد دروغگو را پس از مدتى مى توان شناخت و آنها معمولاً چنان مهارتى در دروغ گفتن پيدا كرده اند كه در ابتدا ممكن است شما به سادگى حرف هاى آنها را باور كنيد. دوست نداشتيد قابليتى در وجودتان بود كه مى توانستيد دروغ ها را به روشنى كشف كنيد؟

 

توانايى تشخيص دروغ
همه انسان ها در درونى ترين لايه هاى شخصيتى شان افراد معصوم و نجيبى هستند و همين معصوميت درونى باعث مى شود در اغلب موارد دروغ گوهاى خوبى نباشند. حتى زمانى كه داستان آنها كامل و بى عيب و نقص است، معمولاً چشمان شان واقعيت را لو مى دهد. چشمان ديگران هيچوقت دروغ نمى گويند. بنابراين كمى دقت در چشمان آنها زمانى كه حرف مى زنند حس راست يا دروغ بودن حرف هايشان را كاملاً منتقل مى كند. بخصوص اگر كسى در حال دروغ گفتن باشد نمى تواند نگاه خيره شما را درون چشمانش مدت زيادى تحمل كند و به طور حتم رويش را به سمت ديگرى برخواهد گرداند. در اين شرايط شما مى توانيد با شيطنت تمام وانمود كنيد كه دروغ هاى او را باور مى كنيد و حتى او را به نوعى با حرف هايتان ترغيب كنيد تا دروغ هاى بزرگترى بسازد. مى بينيد كه از اين زاويه نگاه كردن به دروغ هاى ديگران نه تنها آزاردهنده نخواهد بود، بلكه مى تواند موضوعى براى تفريح و سرگرمى شما و دوستانتان كه بعداً داستان اين دروغ ها را خواهند شنيد باشد...!

 

آنها نمى دانند
دانستن اين نكته كه به طور كلى اغلب مردم دروغ گوهاى بدى هستند شايد خيلى جالب نباشد. اين يعنى اينكه بهتر است كمتر دروغ بگويند. اگرچه وقتى دروغ مى گوييم، فكر مى كنيم ديگران متوجه نمى شوند، اما واقعيت چيز ديگرى است. هميشه داستان ها و دروغ هايى كه ساخته مى شود عيب و نقصى دارند كه اغلب آنها ناشى از وقايع و اتفاقات مرتبط با دروغ هاست و نه حرف ها و گفته ها. سعيد به محل كارش تلفن مى زند و مى گويد آنقدر مريض است كه نمى تواند روز پنجشنبه، فردا در محل كارش حاضر شود. او قرار است همراه دوستانش سفرى به شمال داشته باشند و روز شنبه همه مى بينند كه پوست صورت او آفتاب سوخته است. در نتيجه او مجبور مى شود توضيحات اضافه تر و به عبارت ديگر دروغ هاى بزرگترى بسازد: اشتباهى از كرم برنزه كننده خواهرم استفاده كردم!!! و فكر مى كنيد ديگران چه فكر مى كنند؟
معمولاً اتفاقى كه مى افتد اين است كه افراد ديد وسيعى از تمام وقايع و مسائل ممكن ندارند و حتى اگر چنين ديدى هم داشته باشند، كنترلى بر آنها نخواهند داشت. مريم به مادرش مى گويد كه با دوستش آزاده قرار است بيرون بروند. آزاده هم از اين موضوع مطلع است. اما عاطفه دوست مشترك آنها به منزل مريم تلفن مى زند تا با او صحبت كند و به مادر مريم مى گويد كه آزاده امروز مهمان دارد. نتيجه؟ بهتر است خودتان قضاوت كنيد...!

 

من مى پذيرم
مردم گاهى اوقات در كمال سادگى فكر مى كنند كه دروغ گفتن مى تواند مشكل آنها را به طور مقطعى و در حال حاضر حل كند و آنها را از شر گرفتارى هاى فعلى شان برهاند. اما در واقع تمام اين دروغ ها آخرسر گريبان خودشان را مى گيرد. چرا؟ اگر به جواب سؤال هايى كه در قسمت آنها نمى دانند مطرح شد برگرديد، مسلماً خودتان جواب اين چرا را داده ايد. آيا شما حرف كسى كه يكبار به شما دروغ گفته باشد را ديگر هرگز باور خواهيد كرد؟ بدون ترديد جواب شما منفى است و اين يعنى دروغگو اعتبار خود را پيش ديگران از دست مى دهد. در نتيجه در آينده اگر دچار مشكل و يا مسأله خاصى باشد نيز ديگر كسى به او توجهى نخواهد كرد. اگر حميد دوست شما ارزش و اعتبارش را پيش شما از دست داده باشد، ديگر از او چيزى باقى نمانده است. داستان همان داستان چوپان دروغگوست! حتماً شما هم قبول داريد كه حميد و سعيد و مريم اگر واقعيت ها را بيان كرده بودند، ارزش و اعتبارشان پيش دوست و فاميل و همكار حفظ مى شد و بدين ترتيب فرد بزرگترى جلوه مى كردند.
بنابراين دروغ ها و حرف ها مانند يك شمشير دولبه هستند كه ممكن است بعدها به ضرر گويندگان شان تمام شوند.


چند روش براى تشخيص دروغگوها
۱. چشم هاى كسانى كه دروغ مى گويند يا بازتر از حد معمول هستند و يا دائم به جهات مختلف حركت مى كنند. به علاوه آنها معمولاً از نگاه مستقيم به چشمان شما احساس ناراحتى مى كنند و روى شان را برمى گردانند.
۲. گاهى اوقات افراد دروغگو بخشى از صورت و يا دهانشان را هنگام حرف زدن مى پوشانند.
۳. وقتى از آنها سؤال كنيد دماغ يا گوششان را با حالتى عصبى مى خارانند.
۴. آنها هنگام حرف زدن حركات اضافى زيادى انجام مى دهند.
۵. وقت دروغ گفتن زياد تپق مى زنند و اشتباهات فراوان گفتارى شان را اصلاح مى كنند.
۶. داستان هاى آنها معمولاً كلى است و جزئيات زيادى ندارد. آنها كليات را تكرار مى كنند تا خودشان را قانع كنند.
۷. داستان هاى آنها معمولاً گيج كننده و پيچيده است. دليلش را هم مى توانيد حدس بزنيد. آنها نمى خواهند شما به راحتى داستان را تجزيه و تحليل و بعد نتيجه گيرى كنيد.
۸. آنها خيلى سريع موضوع حرف را عوض مى كنند تا سؤالى از طرف شما مطرح نشود.
۹. وقتى از آنها سؤالى بپرسيد، معمولاً تظاهر مى كنند كه نشنيده اند. چرا؟ چون نياز به فرصتى دارند تا افكار خود را جمع و جور كرده و متناسب با داستانى كه تا به حال ساخته اند جواب دهند.
۱۰. وقتى از آنها سؤالى مى شود حالت دفاعى به خود مى گيرند و شما را متهم مى كنند كه حرف هايشان را باور نكرده ايد.
۱۱. چند روز بعد از آنها سؤالى درباره داستان شان بپرسيد تا شاهد تغيير جزئيات باشيد. چند ماه بعد همان سؤال را دوباره به نحوى مطرح كنيد تا يك داستان كاملاً متفاوت بشنويد!

افزوده شده توسط :reza2

مشاهده شده توسط 54 نفر
۷ اسفند ۱۴۰۰
0
0

تعداد دفعه به اشتراک گذاشته

0
0
0
0